درست در زمانی که همة خلق زمین، یهود و سلطة یهود را در «فلسطین اشغالی» جستوجو میکنند و دولتهای مسیحی اروپایی
را غیر بنیاسرائیلی و غیریهودی به شمار میآورند، دولت جهانی با محوریّت یهود محقّق شده است.این بخش گزیده ایی است از کتاب پروتکل های حکمای صهیون که سالها قبل در اروپا فاش شد و در آن چگونگی راهکارهای بین المللی این جوامع جهت در هم کوبیدن و بنا نهادن ساختارهای نوین در جهان را به همفکران شان توضیح می دهد:
براى آنکه بتوانیم هدفهایمان را هر چه زودتر عملى سازیم، مىباید میزان تولید جنگ افزارها و نیز شماره نظامیان و پلیس را افزایش دهیم. خواست ما این است که در همه کشورهاى جهان کارگران، سربازان، پلیس و تعداد اندکى « بزرگ سرمایه دار» از ما جانبدارى کنند.
- هم در سراسر اروپا و هم در سایر کشورها از طریق نوعى بىنظمى، شورش و دشمنى ایجاد مىکنیم تا بدینوسیله بتوانیم استفاده دو چندان ببریم. راه رسیدن به این هدف آن است که در مرحله نخست کشورها را به زیر سلطه و نفوذ خود درآوریم تا بتوانیم در مواقع لزوم هم بىنظمى ایجاد کنیم و هم، نظم برقرار سازیم. وقتى به چنین نفوذى رسیدیم، کشورهاى تحت سلطه وجود ما را به عنوان نیروى تهدیدکنندهاى تلقى مىکنند. در مرحله دوم با اعمال روشهاى سیاسى، اقتصادى و ایجاد تعهدات مالى، دولتها را به جان همدیگر مىاندازیم. البته براى آنکه این برنامه را با موفقیت به انجام برسانیم، باید نفوذ و حضور خود را با زیرکى خاصى در تمام ملاقاتها و مذاکراتى که به منظور توافق و ترک مخاصمه بین کشورها به عمل مىآید، افزایش دهیم و نیز با استفاده از یک زبان دیپلماسى و زیرپوشش درستکارى، خود را طرفدار « توافق» معرفى مىکنیم. از آنجا که ملتهاى غیر خودی همواره براى پیشنهاداتى که ازخارج به آنها عرضه مىشود، یعنى در واقع پیشنهاداتى که ما به آنها ارائه مىدهیم، اهمیت خاصى قائلند، لذا پیشنهادات ما را پذیرفته و متقاعد مىشوند که ما منجى و خدمتگزار بشریت هستیم.
ادامه مطلب ...همانطور که در قسمت اول اشاره شد، امروزه افکار و برنامه ریزی رهبران تئوصوفی نقشه ی راه نظم نوین جهانی است و چیزی که هم اکنون به صورت گسترده و از طرق مختلف، حتی در پوشش مبارزه با نظم نوین جهانی ترویج می شود، عقاید “تئوصوفی” و “جنبش عصر جدید است.
به طور خلاصه عقاید تئوصوفی و جنبش عصر جدید به قرار زیر است:
ستاره شناسی، طالع بینی و اعتقاد به دوری بودن تاریخ در ارتباط با صورت های فلکی زودیاک، ارتباط با موجودات ماروائی (ارواح و اجنه) برای کسب دانش (مکاتب اسرارآمیز)، اعتقاد به توانایی انسان در رسیدن به مقام خدایی، نهان پیشگی، اعتقاد به برپایی جهان تک حکومتی در آستانه عصر برج دلو
تئوصوفی، جنبش عصر جدید و فراماسونری سازمان هایی در هم تنیده هستند و عقایدی که در زیر توضیح داده خواهد شد از تعالیم اصلی هر سه این گروه هاست. به طور مثال بسیاری از ماسون ها مانند فیلسوف-ماسون درجه ۳۳، منلی پی هال عضو جامعه تئوصوفی بوده و هستند و حتی در دوره ای ریاست جامعه تئوصوفی در دست “آنی بیسانت” مارکسیست، ماسون و موسس جامعه بین المللی “کمک ماسونریبوده است. آنی بیسانت همچنین با برپایی لژ های ماسونری در سرار جهان به جامعه تئوصوفی خدمات بزرگی انجام داده است
ادامه مطلب ...حتما همه شما با نظم نوین جهانی آشنا هستید، گروهی از صاحبان قدرت اقتصادی، نظامی، سیاسی و رسانه ای سالهاست تحت پوشش جوامع مخفی مانند فراماسونری، ایلومناتی و … برای ایجاد یک نظام جدید و جهان تک حکومتی برنامه ریزی و تلاش کرده و می کنند. اما آرزوی برپایی نظم نوین جهانی قدمتی بسیار بیشتر از تشکیل این جوامع مخفی دارد. برای این که متوجه سخن بنده شوید به این بخش از سخنرانی جورج بوش در سخنرانی افتتحایه ریاست جمهوری اش در سال ۲۰۰۵ توجه کنید:«هنگامی که بنیانگذارن کشور ما، نظم نوین اعصار را اعلان کردند، بر اساس یک آرزوی باستانی عمل کردند که بایستی محقق شود.»این آرزو که هزاران سال است نزد نهان پیشه گان حفظ شده، برپایی مجدد امپراطوری آتلانتیس، حکومت فیلسوفان برگزیده است که از آن با عنوان “کار بزرگ” یاد می کنند.
«دموکراسی جهانی، آرزوی سری فلاسفه بزرگ باستان بوده است. آن ها هزاران سال پیش از کلومبوس از وجود نیمکره غربی ما آگاه بوده اند و آن را به عنوان مکان امپراطوری فیلسوفان انتخاب کردند. … طرح هوشمندانه مردم باستان تا به امروز باقی مانده است و اجرای آن ادامه خواهد داشت تا “کار بزرگ” محقق شود.»
منلی پی هال– “تقدیر سری آمریکا”
ادامه مطلب ...مجدی عبدالهادی
زمانی که حسن البنا، مرد مصری تباری که معلم مدرسه بود، سازمان اخوان المسلمین را در سال ۱۹۲۸ پایه گذاری کرد، احتمالا هیچ وقت گمان نمی کرد که ۸۰ سال بعد، سازمان او تا به این اندازه جهانی شود.
او با راه اندازی این سازمان قصد داشت به هم وطنان مصری خود آموزش دهد که چگونه هویت مسلمان خود را بار دیگر کشف کنند و در عین حال با سلطه بریتانیا مبارزه کنند.
در سال ۱۹۴۹، عاملان دولت در اقدامی تلافی جویانه و به دنبال قتل نخست وزیر توسط اعضای گروه آقای البنا، او را به قتل رساندند.
چند سال بعد، ترور ناموفق جمال عبدالناصر، رئیس جمهور وقت مصر، موجب سرکوب عمده این سازمان و فرار اعضای آن به خارج از مصر شد.
بعضی از آنها به کشورهای حومه خلیج فارس و بقیه به غرب گریختند.
پیروان اخوان المسلمین
اهداف سازمان اخوان المسلمین بر همگان مشخص بود؛ برقراری دولت اسلامی.
با وجود آنکه این سازمان، در بیشتر عمر خود در مصر غیرقانونی بوده و اعضای آن به صورت پی در پی زندانی می شدند، اخوان المسلمین توانست نظر بسیاری از گروه های مشابه را در کشورهای عمدتا مسلمان و حتی دیگر کشورها، به خود جلب کند.
ابراهیم منیر، یکی از اعضای ارشد این گروه که سال های زیادی را در زندان های مصر به سر برده است و هم اکنون در تبعید و در لندن زندگی می کند می گوید: "در هر کشور اروپایی میتوانید اخوان المسلمین را پیدا کنید."
برخلاف مصر، اخوان المسلمین در غرب، ساختمان مرکزی و اعضای ثبت شده ندارد.
استیو امرسون، یک خبرنگار امریکایی که سال ها اسلام سیاسی در امریکا را زیر نظر داشته، می گوید: "در ۳۰ سال گذشته، ده ها گروه در امریکا دیده شده اند که از اخوان المسلمین نشات گرفته اند."
او تاکید دارد که "اخوان المسلمین به صورت سازمان یافته وجود ندارد؛ همیشه زیر پوشش ساختگی و در سازمان های مختلف شکل گرفته است."
با این حال، امروزه یافتن کسی در آمریکا که اقرار کند با اخوان المسلمین ارتباط داشته، دشوار است.شاید بیش از هرچیز دیگری حمایت آشکار اخوان المسلمین از حماس، گروه فلسطینی باعث شده است که با دیده تردید به این گروه نگاه شود و آمریکا به اعضای آن اجازه ورود به خاک این کشور را ندهد. آمریکا حماس را در فهرست گروه های تروریستی قرار داده است.
کمال حلباوی، یکی از اعضای ارشد اخوان المسلمین است که در حال حاضر در لندن زندگی می کند. او صادقانه می گوید که از "جهاد" برای آزاد ساختن کشورهائی که به گفته او "کشورهای اشغالی" هستند، حمایت می کند. کشورهائی مانند افغانستان که هم نیروهای بریتانیا در آن مشغول جنگیدن هستند و هم نیروهای آمریکا.
اما آقای حلباوی می گوید حمایت او به این معنا نیست که او مسلمانان اروپایی یا آمریکایی را تشویق می کند که به عملیات مسلحانه علیه دولت هایشان دست بزنند.
او به این افراد توصیه می کند که از هر وسیله دموکراتیکی که در اختیار دارند برای مبارزه با چنین سیاست هایی استفاده کنند.
آقای ابراهیم می گوید که سوای جهاد جهانی و سیاست خارجی، اخوان المسلمین خواهان آن است که "مسلمانان ساکن غرب حق آن را داشته باشند که طبق احکام مذهبشان زندگی کنند".
منتقدان این گروه می گویند که با توجه به تفسیر اخوان المسلمین از اسلام، که ماهیتی محافظه کارانه دارد، احتمالا نحوه زندگی اسلامی که این گروه به هواداران خود توصیه می کند با ارزش های لیبرال غیرمذهبی غربی همخوانی ندارد.
بسیاری از این بابت نگرانند که چنین سبک زندگی، محیط مناسبی برای پرورش احساسات ضد غربی ایجاد کند که در مواردی هم منجر به دست زدن به اقدامات خشونت بار شده است.