حتماْ یک نگاهی به صفحه ی بعد بیاندازید و برای دلخوشی منم که شده نظر دهید
وقت ظهور آن حضرت معلوم نیست ، و حتى مطابق روایات کسانى که وقت ظهور را تعیین کنند، دروغگو شمرده شده اند. (۱)
ولى نشانه هایى به عنوان علائم در روایات بسیار آمده که مربوط به مدت اندکى قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است ، این نشانه ها بسیار زیادند که معروفترین و جامعترین آنها این است که هرج و مرج در همه چیز دنیا مشهود مى گردد.
سراسر جهان پر از ظلم و جور و فساد گردد. (۲)
این موضوع در ضمن یک روایت جامع بطور مشروح بیان شده و امام صادق علیه السلام آن را در ۱۱۹ ماده بیان کرده است و اینک ترجمه روایت :
حضرت امام صادق علیه السلام به یکى از یارانش فرمود : ادامه مطلب ...
وقتی زنی در غرب خانه داری کند وبه تربیت کودکانش بپردازد مورد ستایش
وتقدیر جامعه قرار گرفته فداکارشمرده میشود اما اگر همین کار را زن مسلمان
انجام دهد مورد ملامت
(ماسون) یعنى بناء(2).
(ماسونیسم) حزبى است مخفى که فقط بخاطر ریشه کن ساختن ادیان، اخلاق و دولتها به حساب یهود، تأسیس شده است.
مطالب این بخش از کتاب (اسرار الماسونیة) تألیف ژنرال جواد رفعت ایلخان مىباشد.
این بخش در واقع تحقیقی از قرآن کریم در مورد اتفاقات سال ۲۰۱۲ می باشد و باز تاکید می کنیم که فقط تحقیقات و نتیجه گیری خودمان می باشد وما هیچگونه اطلاعی در مورد قطعیت آن نداریم. تنها فردی که در این دنیای فانی از آن خبر دارد(( هوَ الله،الله خَبیرُاللِلعالَمین))
درست در زمانی که همة خلق زمین، یهود و سلطة یهود را در «فلسطین اشغالی» جستوجو میکنند و دولتهای مسیحی اروپایی
را غیر بنیاسرائیلی و غیریهودی به شمار میآورند، دولت جهانی با محوریّت یهود محقّق شده است.این بخش گزیده ایی است از کتاب پروتکل های حکمای صهیون که سالها قبل در اروپا فاش شد و در آن چگونگی راهکارهای بین المللی این جوامع جهت در هم کوبیدن و بنا نهادن ساختارهای نوین در جهان را به همفکران شان توضیح می دهد:
براى آنکه بتوانیم هدفهایمان را هر چه زودتر عملى سازیم، مىباید میزان تولید جنگ افزارها و نیز شماره نظامیان و پلیس را افزایش دهیم. خواست ما این است که در همه کشورهاى جهان کارگران، سربازان، پلیس و تعداد اندکى « بزرگ سرمایه دار» از ما جانبدارى کنند.
- هم در سراسر اروپا و هم در سایر کشورها از طریق نوعى بىنظمى، شورش و دشمنى ایجاد مىکنیم تا بدینوسیله بتوانیم استفاده دو چندان ببریم. راه رسیدن به این هدف آن است که در مرحله نخست کشورها را به زیر سلطه و نفوذ خود درآوریم تا بتوانیم در مواقع لزوم هم بىنظمى ایجاد کنیم و هم، نظم برقرار سازیم. وقتى به چنین نفوذى رسیدیم، کشورهاى تحت سلطه وجود ما را به عنوان نیروى تهدیدکنندهاى تلقى مىکنند. در مرحله دوم با اعمال روشهاى سیاسى، اقتصادى و ایجاد تعهدات مالى، دولتها را به جان همدیگر مىاندازیم. البته براى آنکه این برنامه را با موفقیت به انجام برسانیم، باید نفوذ و حضور خود را با زیرکى خاصى در تمام ملاقاتها و مذاکراتى که به منظور توافق و ترک مخاصمه بین کشورها به عمل مىآید، افزایش دهیم و نیز با استفاده از یک زبان دیپلماسى و زیرپوشش درستکارى، خود را طرفدار « توافق» معرفى مىکنیم. از آنجا که ملتهاى غیر خودی همواره براى پیشنهاداتى که ازخارج به آنها عرضه مىشود، یعنى در واقع پیشنهاداتى که ما به آنها ارائه مىدهیم، اهمیت خاصى قائلند، لذا پیشنهادات ما را پذیرفته و متقاعد مىشوند که ما منجى و خدمتگزار بشریت هستیم.
ادامه مطلب ...همانطور که در قسمت اول اشاره شد، امروزه افکار و برنامه ریزی رهبران تئوصوفی نقشه ی راه نظم نوین جهانی است و چیزی که هم اکنون به صورت گسترده و از طرق مختلف، حتی در پوشش مبارزه با نظم نوین جهانی ترویج می شود، عقاید “تئوصوفی” و “جنبش عصر جدید است.
به طور خلاصه عقاید تئوصوفی و جنبش عصر جدید به قرار زیر است:
ستاره شناسی، طالع بینی و اعتقاد به دوری بودن تاریخ در ارتباط با صورت های فلکی زودیاک، ارتباط با موجودات ماروائی (ارواح و اجنه) برای کسب دانش (مکاتب اسرارآمیز)، اعتقاد به توانایی انسان در رسیدن به مقام خدایی، نهان پیشگی، اعتقاد به برپایی جهان تک حکومتی در آستانه عصر برج دلو
تئوصوفی، جنبش عصر جدید و فراماسونری سازمان هایی در هم تنیده هستند و عقایدی که در زیر توضیح داده خواهد شد از تعالیم اصلی هر سه این گروه هاست. به طور مثال بسیاری از ماسون ها مانند فیلسوف-ماسون درجه ۳۳، منلی پی هال عضو جامعه تئوصوفی بوده و هستند و حتی در دوره ای ریاست جامعه تئوصوفی در دست “آنی بیسانت” مارکسیست، ماسون و موسس جامعه بین المللی “کمک ماسونریبوده است. آنی بیسانت همچنین با برپایی لژ های ماسونری در سرار جهان به جامعه تئوصوفی خدمات بزرگی انجام داده است
ادامه مطلب ...حتما همه شما با نظم نوین جهانی آشنا هستید، گروهی از صاحبان قدرت اقتصادی، نظامی، سیاسی و رسانه ای سالهاست تحت پوشش جوامع مخفی مانند فراماسونری، ایلومناتی و … برای ایجاد یک نظام جدید و جهان تک حکومتی برنامه ریزی و تلاش کرده و می کنند. اما آرزوی برپایی نظم نوین جهانی قدمتی بسیار بیشتر از تشکیل این جوامع مخفی دارد. برای این که متوجه سخن بنده شوید به این بخش از سخنرانی جورج بوش در سخنرانی افتتحایه ریاست جمهوری اش در سال ۲۰۰۵ توجه کنید:«هنگامی که بنیانگذارن کشور ما، نظم نوین اعصار را اعلان کردند، بر اساس یک آرزوی باستانی عمل کردند که بایستی محقق شود.»این آرزو که هزاران سال است نزد نهان پیشه گان حفظ شده، برپایی مجدد امپراطوری آتلانتیس، حکومت فیلسوفان برگزیده است که از آن با عنوان “کار بزرگ” یاد می کنند.
«دموکراسی جهانی، آرزوی سری فلاسفه بزرگ باستان بوده است. آن ها هزاران سال پیش از کلومبوس از وجود نیمکره غربی ما آگاه بوده اند و آن را به عنوان مکان امپراطوری فیلسوفان انتخاب کردند. … طرح هوشمندانه مردم باستان تا به امروز باقی مانده است و اجرای آن ادامه خواهد داشت تا “کار بزرگ” محقق شود.»
منلی پی هال– “تقدیر سری آمریکا”
ادامه مطلب ...مجدی عبدالهادی
زمانی که حسن البنا، مرد مصری تباری که معلم مدرسه بود، سازمان اخوان المسلمین را در سال ۱۹۲۸ پایه گذاری کرد، احتمالا هیچ وقت گمان نمی کرد که ۸۰ سال بعد، سازمان او تا به این اندازه جهانی شود.
او با راه اندازی این سازمان قصد داشت به هم وطنان مصری خود آموزش دهد که چگونه هویت مسلمان خود را بار دیگر کشف کنند و در عین حال با سلطه بریتانیا مبارزه کنند.
در سال ۱۹۴۹، عاملان دولت در اقدامی تلافی جویانه و به دنبال قتل نخست وزیر توسط اعضای گروه آقای البنا، او را به قتل رساندند.
چند سال بعد، ترور ناموفق جمال عبدالناصر، رئیس جمهور وقت مصر، موجب سرکوب عمده این سازمان و فرار اعضای آن به خارج از مصر شد.
بعضی از آنها به کشورهای حومه خلیج فارس و بقیه به غرب گریختند.
پیروان اخوان المسلمین
اهداف سازمان اخوان المسلمین بر همگان مشخص بود؛ برقراری دولت اسلامی.
با وجود آنکه این سازمان، در بیشتر عمر خود در مصر غیرقانونی بوده و اعضای آن به صورت پی در پی زندانی می شدند، اخوان المسلمین توانست نظر بسیاری از گروه های مشابه را در کشورهای عمدتا مسلمان و حتی دیگر کشورها، به خود جلب کند.
ابراهیم منیر، یکی از اعضای ارشد این گروه که سال های زیادی را در زندان های مصر به سر برده است و هم اکنون در تبعید و در لندن زندگی می کند می گوید: "در هر کشور اروپایی میتوانید اخوان المسلمین را پیدا کنید."
برخلاف مصر، اخوان المسلمین در غرب، ساختمان مرکزی و اعضای ثبت شده ندارد.
استیو امرسون، یک خبرنگار امریکایی که سال ها اسلام سیاسی در امریکا را زیر نظر داشته، می گوید: "در ۳۰ سال گذشته، ده ها گروه در امریکا دیده شده اند که از اخوان المسلمین نشات گرفته اند."
او تاکید دارد که "اخوان المسلمین به صورت سازمان یافته وجود ندارد؛ همیشه زیر پوشش ساختگی و در سازمان های مختلف شکل گرفته است."
با این حال، امروزه یافتن کسی در آمریکا که اقرار کند با اخوان المسلمین ارتباط داشته، دشوار است.شاید بیش از هرچیز دیگری حمایت آشکار اخوان المسلمین از حماس، گروه فلسطینی باعث شده است که با دیده تردید به این گروه نگاه شود و آمریکا به اعضای آن اجازه ورود به خاک این کشور را ندهد. آمریکا حماس را در فهرست گروه های تروریستی قرار داده است.
کمال حلباوی، یکی از اعضای ارشد اخوان المسلمین است که در حال حاضر در لندن زندگی می کند. او صادقانه می گوید که از "جهاد" برای آزاد ساختن کشورهائی که به گفته او "کشورهای اشغالی" هستند، حمایت می کند. کشورهائی مانند افغانستان که هم نیروهای بریتانیا در آن مشغول جنگیدن هستند و هم نیروهای آمریکا.
اما آقای حلباوی می گوید حمایت او به این معنا نیست که او مسلمانان اروپایی یا آمریکایی را تشویق می کند که به عملیات مسلحانه علیه دولت هایشان دست بزنند.
او به این افراد توصیه می کند که از هر وسیله دموکراتیکی که در اختیار دارند برای مبارزه با چنین سیاست هایی استفاده کنند.
آقای ابراهیم می گوید که سوای جهاد جهانی و سیاست خارجی، اخوان المسلمین خواهان آن است که "مسلمانان ساکن غرب حق آن را داشته باشند که طبق احکام مذهبشان زندگی کنند".
منتقدان این گروه می گویند که با توجه به تفسیر اخوان المسلمین از اسلام، که ماهیتی محافظه کارانه دارد، احتمالا نحوه زندگی اسلامی که این گروه به هواداران خود توصیه می کند با ارزش های لیبرال غیرمذهبی غربی همخوانی ندارد.
بسیاری از این بابت نگرانند که چنین سبک زندگی، محیط مناسبی برای پرورش احساسات ضد غربی ایجاد کند که در مواردی هم منجر به دست زدن به اقدامات خشونت بار شده است.
پیشبینی یازده سپتامبر روی دلار آمریکا
داشتم در گوگل به دنبال یک کلیدواژهای میگشتم، برخوردم به نتیجهی عجیب و غریب!
اگر یک اسکناس ۲۰ دلار آمریکایی رو به درازا و از طرفی که عکس کاخ سفید هست تا بکنید:
و لبه های این اسکناس رو به طوری که انگار دارید هواپیما درست میکنید روی همدیگه بگذارید و بعد اون رو مثل شکل زیر عمودی دستتون بگیرید میتونید برجهای دو قلوی مرکز تجارت جهانی رو ببینید که در آتش دارند میسوزند! مثل شکل زیر:
نه هنوز تموم نشده، حالا اسکناس رو برگردونید و پنتاگون رو خواهید دید که داره در آتش میسوزه:
از اینجا به بعدش را همهتان بلدید، به تا کردن کاغذ ادامه بدید و هواپیما بسازید، روی بال سمت راست هواپیمای کاغذیتان کلمهی United خواهد افتاد و روی بال سمت راست کلمهی America میافتد. نام دو شرکت هواپیمایی که هواپیماهایشان به برجهای دو قلو برخورد کرد United و American بود. و صد البته اینکه: ۱۱+۹=۲۰$
این ماجرای ۲۰ دلاری رو که دیدم مطمئن بودم هیچی به جز توهم توطئه نیست و مشتی اتفاق هستش. همونطور که یادمه قدیمها روی اسکناس ده تومنی مردم دنبال نقش روباه در ریش مدرس میگشتن یا اینکه فکر میکردن پشت اسکناس ۲۰ تومنی کلمهی مرگ بر شاه نوشته شده…
اما وقتی یه خورده بیشتر گوگل کردم، دیدم که این قضیه فقط در ۲۰دلاری نیست و اسکناسهای دلار از ریز به درشت یک داستان رو دارن روایت میکنن:
پنج دلاری: برجهای دوقلو قبل از حمله
ده دلاری: اولین برج آتش گرفته است
بیست دلاری: که راجع بهش نوشتم، هر دو برج در آتش میسوزند
پنجاه دلاری: برجها فرو میریزند
کته اصلی اینجاست که این اسکناسها دهها سال قبل از اینکه برجهای تجارت جهانی حتی ساخته بشن طراحی شده و بین مردم دست به دست میشدن. فارغ از توطئه بودن یا توهم بودن این ماجرا، اونی که اینها رو کشف کرده عجب بیکاری بوده و چه دقتی داشته…
خیلی وقت بود که می خواستم درباره فراماسونر ها که سرّی ترین انجمن موجود در جهان هستند بنویسم. خب بالاخره فرصت پیدا شد و نوشته ای که پیش رو دارید حاصل گردآوری اطلاعاتیه که در این مدت انجام گرفته. در چند بخش شامل معرفی، دامنه قدرت و موارد نسبت داده شده به فراماسون ها این نوشته رو تقدیم می کنم. امیدوارم خوشتون بیاد.
فراماسونری تقریبا از اواخر قرن 16 میلادی در اروپای غربی پایه گذاری شد. علت تشکیل این انجمن ها هنوز کاملا مشخص نیست. در مورد کلمه فراماسون می توان گفت که این کلمه مانند خیلی دیگر از کلمه های بیگانه از زبان فرانسه وارد فارسی شده است. franc-maçon در فرانسه به عنی بنّای صادق است و از واژه انگلیسی free mason (یا (freestone mason به معنی بنّای آزاد یا بنّایی که بدون مزد کار نمی کند،گرفته شده است. در ایران گاهی از آن به عنوان فراموش خانه نیز یاد می شود.
در حال حاضر در حدود 5 میلیون فراماسون در سراسر جهان وجود دارند که بخش اعظم آنها در ایالات متحده و بقیه این افراد در اروپا هستند. معمولا شرط وارد شدن به اخوت اعتقاد به وجود یک خالق برتر، اعتقاد به یک دین آسمانی و نیز تلاش برای ایجاد دوستی با دیگر افراد و در نهایت سوگند به حفظ اسرار و رموز اخوت هست. معمولا برای عضو شدن، شخص باید درخواست خود را از طریق یک "معرف" مطرح کند و پس از بررسی این درخواست توسط افراد رده بالای انجمن، در مورد صلاحیت یا عدم صلاحیت فرد تصمیم گیری می شود. فراماسون ها هیچ وقت از کسی برای عضو شدن به آنها درخواست نمی کنند بلکه باید این "تمایل" در شخص وجود داشته باشد.
به محل اجتماعات اخوت که معمولا یک مکان ثابت است، لُژ گفته می شود. لُژهای بسیار زیادی وجود دارند و تمامی آنها دارای قوانین مختص خود بوده و کاملا مستقل هستند ولی در کل لُژهایی تحت عنوان لُژهای بزرگ یا grand lodge وجود دارند که از به هم پیوستن چندین لُژ بوجود می آید و سیاست های کلی لُژها را در قلمرو آنها مشخص می کند. هر عضو می تواند فقط در یک لُژ عضو باشد و در بسیاری موارد خروج از لُژ یا پیوستن به لُژ دیگر عاقبت خوبی نخواهد داشت.
ایده فراماسونری از بنّاها و معماران که بنای معبد سلیمان را برپا کردند گرفته شده. افرادی که دارای علم و دانش سطح بالایی بوده و معمولا از اسراری خبر داشتند که افراد دیگر حتی از وجود آن اطلاعی نداشتند. در راس این افراد "هایرم" معمار ارشد بود. این شخص جان خود را در حفظ رمز ورود به مکان مقدس در بنای "هیکل سلیمان" (Solomon's Temple) از دست داد. این حادثه الهام بخش فراماسون ها در حفظ و نگهداری از اسرار آنها می باشد و در مراسم خاصی (ritual) به شکل نمادین برای پذیرش افراد تازه وارد مورد استفاده قرار می گیرد.
ماهیت سری این انجمن ها ایجاب می کند که برای شناسایی یکدیگر از نشانه های خاصی استفاده کنند. این نشانه ها معمولا نماد های خاص فراماسون ها یا دست دادن های منحصر به فرد است. در شکل 1 بعضی از روش های دست دادن مرسوم را می بینیم.
شکل 1
و اما مهمترین و معروف ترین نماد فراماسون ها که بین اکثر آنان رایج است نشان گونیا و پرگار است و همن طور که در شکل 2 می بینیم، یک حرف انگلیسی G در بین آنها وجود دارد. گونیا و پرگار نماد دانش و آگاهی استادان بنّا و نیز وجود اسرار در بین این اشخاص می باشد.
شکل 2
در مورد حرف G، گفته های زیادی وجود دارد. برخی اعتقاد دارند که G حرف اول واژه GOD یا خداست که اعتقاد به وجود خدا شرط اولیه ورود به اخوت می باشد. همچنین برخی آن را حرف اول GOOD که هدف نهایی ماسون ها در گسترش خوبی بین انسان ها می دانند گرفته شده ولی بیشتر افراد بر این باورند که منظور از G، Geometry یا هندسه است که سنگ بنای معماری و بنّایی را تشکیل می دهد.
در بخش بعدی به دامنه نفوذ قدرت و توطئه هایی که به فرماسون ها نسبت داده شده می پردازیم.
در بخش قبل به معرفی کوتاهی از فراماسونری پرداختیم. در این بخش به مراسم پذیرش افراد و ریشه های این مراسم یا "مناسک" خواهیم پرداخت.
برای عضو شدن، ابتدا شخص درخواست خود را به اخوت اظهار می دارد. اعضای عالی رتبه انجمن تحقیقاتی را در مورد شخص اعم از ایمان به خدا، تمایل شخص نسبت به انجام اعمال نیک و همین طور برادری با دیگر اعضای اخوت، انجام می دهند. سپس رای گیری انجام می گیرد. رای مثبت توسط یک مکعب کوچک سفید رنگ (به کاربرد مکعب در بنّایی اشاره دارد) و رای منفی توسط یک دایره کوچک سیاه به فرد داده خواهد شد. اگر فردی موفق به گرفتن رای سفید بیشتر از رای های سیاه کمیته تصمیم گیری باشد، مورد پذیرش قرار گرفته است. قدم بعدی "پذیرش" فرد است که طی مراسمی خاص انجام می گرد. طی این مراسم، همان طوری که "هایرم" معمار ارشد هیکل سلیمان از گفتن اسرار مربوط به بنا خودداری کرد و توسط سه نفر از کارگران کشته شد، به صورت نمادین کشته می شود که متضمن این است که یک ماسون واقعی باید به قیمت جانش از بر ملا شدن راز بین اخوت جلوگیری کند.
ساختمان گراند لژ لندن
این کشته شدن نمادین، باعث بوجود آمدن شایعاتی مبنی بر قربانی کردن برخی از اعضا در مراسم خاص اخوت شده است. همواره، مناسک انجمن های سری که در برخی موارد بسیار عجیب است باعث برانگیخته شدن حس کنجکاوی همراه با ترس در دیگران می شود. اگر فیلم "چشمان کاملا بسته" ساخته استنلی کوبریک را دیده باشید، یک جور مراسم عجیب و غریب در یک انجمن سری باعث جذب شدن تام کروز به این انجمن می شود. از آنجایی که معمولا افراد دارای جایگاه اجتماعی و شخصیتی بالا عضو این گروه ها هستند از ورود غیر قانونی هر فرد غیر جلوگیری می کنند حتی اگر به کشتن او مجبور شوند.
وقتی تشریفات آغازین (initiation)به پایان رسید، شخص باید در مقابل کتاب مقدس اخوت (لزوما کتاب آسمانی نیست) سوگند وفاداری یاد کند. پس از ادای سوگند، شخص با خوشامد گویی دیگر "برادران" رسما وارد اخوت می شود. لباس هایی که افراد طی مراسم می پوشند برای هر لژ منحصر به فرد است. حتی در هر لژ بسته به سابقه و رتبه عضو شکل لباس متفاوت است.
یک گونه از لباس های استادان بنّا (با رتبه های متفاوت)
سه رده در هر لژ وجود دارد. 1: تازه وارد یا Entered Apprentice 2:هنر ور : Fellow Craft 3:استاد معمار که این آخری لازمه رسیدن به تمامی رده های بالای اخوت می باشد و در آن حد و مرزی وجود ندارد. با توجه به مطالعاتی که فرد طی مدتی که در انجمن است خواهد داشت و برداشت ها و اعتقدات جدیدی که پیدا می کند، اگر برای رفتن به رده بالاتر شایسته شناخته شود به این افتخار نائل خواهد شد. اگر چه قبلا مردان می توانستند در "برادری" عضو شوند در سال های اخیر به زنان نیز اجازه عضویت داده شده است.
در بخش های قبلی در مورد فراماسونری و دیدگاه هایی که در مورد اون وجود داره صحبت کردیم. در این بخش که بخش پایانی مطلب هست در مورد فراماسونری در ایران، چگونه ورودش و ذکر نام چند نفر که فراماسون بودنشون محرز هست می پردازیم.
پیشتر اشاره شد که به علت ماهیت سری و مخفی انجمن های ماسونی، در ایران به اون لقب "فراموش خانه" رو داده بودند چون این افراد قول می دادند که هر آنچه در این جمع ها اتفاق می افته رو در خارج از آن فراموش کنند. لازم به ذکر هست که در ابتدای ورود فراماسونری در ایران اعضای اون عمدتا از روشنفکران و طبقه اشرافی بودند. از دیگر اعضای می توان به فارغ التحصیلان دارالفنون اشاره کرد.
سنگ بنای فراماسونری در ایران رو میرزا ملکم خان ارمنی (روزنامه نگار و سیاستمدار دوره قاجار) در پیش از مشروطیت قرار داد. او ریاست افتخاری انجمن را به ناصرالدین شاه واگذار کرد. اگرچه این اخوت به پیروی از اخوت های اروپایی بنا شده بود مدرک محکمی دال بر ارتباط این دو وجود ندارد. خود میرزا ملکم خان هدف خود از تاسیس چنین انجمنی را تربیت روشنفکرانی برای خدمت به اجتماع و نوسازی سیاسی می دانست. اگر چه این انجمن با اجازه شخص شاه و به شرط عدم لطمه به مصالح شاه و مملکت و با حمایت میرزا آقاخان صدراعظم ایجاد شده بود باری پس از برکناری وی (صدراعظم)، شاه با گزارشاتی که دریافت کرده بود ادامه فعالیت انجمن را به صلاح ندانست. فرمان تعطیلی آن صادر شد و میرزا ملکم خان دستگیر و تبعید شد. البته مخالفت قشر سنتی، مذهبیون و همین طور محافظه کاران در این تعطیلی بی تاثیر نبود و این از آنجایی نشات می گرفت که بیشتر آموزه های فراموشخانه دارای مضمون لیبرالیستی و اومانیستی بود.
میرزا ملکم خان، پایه گذار اولین لژ فراماسونری در ایران
بسیاری از روشنفکران دورهٔ قاجار، سازمان فراماسونری را به عنوان یک سازمان نوگرا، انقلابی و آزادیخواه میشناختند که آرمانی جز مبارزه با استبداد و برپایی مردمسالاری و بیداری ملتها ندارد.از جمله عوامل مهمی که موجب گرایش و جذب روشنفکران این دوره به سازمانهای فراماسونری، به ویژه، لژ فرانسوی آن میشد، نقش مهم اعضای آن سازمان در انقلاب کبیر فرانسه بود. در بین مشهورترین فراماسون های این دوره (قاجار) سیدجمال الدین اسد آبادی حضور دارد.
در دوره محمدرضا پهلوی برخلاف دوران رضاشاه با گسترش روابط سیاسی با غرب به خصوص انگلستان لژهای فراماسونری فراوانی در ایران تاسیس شد و نفوذ فراماسونها در سیاست ایران به شدت گسترش یافت، هرچند هیچ یک از افراد سرشناس خانواده پهلوی دست کم به طور رسمی عضو هیچ لژ فراماسونری نبودند ولی بسیاری از رجال سیاسی، نخست وزیران، وزیران، نمایندگان مجلسین و فعالان سیاسی از فراماسونهای سرشناس بودند.
پس از انقلاب فراماسونری به شکل علنی از میان برداشته شد. چون، فراموشخانه توسط گروههای چپ گرا، مذهبی بنیاد گرا و ملی گرایان لیبرال به عنوان مامور مخفی انگلیس و صهیونیست و در نتیجه عامل تمام بدبختی های ایران معرفی می شدند و این باعث تعطیل شدن و تحت تعقیب گرفتن اعضای این انجمن ها در بعد از انقلاب شد. مرام اشراف منشی و مخفیانه آنها باعث بروز افسانه هایی در مورد دست های پشت پرده فراماسونها و توهم توطئه در مورد آنها شده بود. در دوران پس از انقلاب کتابها و مقالات زیادی چاپ شد و در آنها فراماسونها مسئول همه گونه توطئه علیه ایران و جوامع اسلامی معرفی شدند. از جمله این کتاب ها می توان به دوره سه جلدی "فراموشخانه و فراماسونری در ایران" نوشته اسمعیل رائین اشاره کرد. از آنجایی که بعضی نماد ها، اهداف و خواستگاه صهیونیست ها با برخی از معادل های فراماسونی معادل دانسته شده، در ممالک اسلامی و خصوصا ایران فراماسونی معادل با صهیونیزم دانسته شده است. کافی است این واژه را در سایت های فارسی جستجو کنید. نتایج در اکثر موارد همین نکته را نشان می دهد.
در جریان اتفاقات پس از انتخابات افراد تندرو در هر دو طرف دیگری را به فراماسون بودن متهم کرده اند. در حال حاضر، در بین افراد معروف معاصر، می توان لیستی از افراد ارائه داد که گمان می رود به یکی از لژهای فراماسونری تعلق داشته باشند. در میان این افراد نام هایی از سران بلند مرتبه سیاسی و اجتماعی وجود دارند.
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی میکننددست چپیها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستیها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگتر بدست میآورند. لاوییانها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش میکنند...
برای دیدن بقیه عکسها با ابعاد بزرگ به ادامه مطلب بروید.(عکسها با خشونت همراه هستند.)
ادامه مطلب ...
حادثه ۱۱ سپتامبر یک جنایت داخلی بود که توسط دولت شیطان پرست ایالات متحده علیه مردم خود صورت گرفت. این کار از یک طرف بهانه ای بود برای افزایش بودجه نظامی و حمله به کشورهای مسلمان (تروریست ها!؟!؟) برای غارت کشور آنها و از سویی دیگر قربانی بسیار عظیمی باشد تقدیم به خدایشان شیطان…
در تصاویری که در ادامه می آید، نمادها و نشانه ها و شواهدی ارائه می گردد که نشان می دهد هالیوود و صنعت موزیک، قبل از رخداد حادثه ۱۱ سپتامبر، از وقوع آن اطلاع داشته اند. و اینگونه بار دیگر همداستانی و همرازی شیطان پرستی جهانی و صنعت سینمای هالیوود آشکار می گردد.
به کار بردن اعداد ۹ و ۱۱ به صورتهای مختلف، به ویژه به صورت تاریخ و زمان ساعت، گواهی است از اینکه این اعداد علاوه بر مهم بودنشان برای شیطان پرستان (پرش از روی خدا)، خبر از حادثه ای می دهند که در تاریخی تعیین شده با این اعداد رخ خواهد داد.
از طرفی گفته ها و تصاویری در این فیلمها دیده و شنیده می شود که به نوعی به تخریب یا منفجر شدن برج های دوقلو اشاره دارند. این در حالی است که تمامی این فیلمها و تصاویر، مربوط به قبل از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ هستند.
به این ترتیب با کنترل ذهن مردم از قبل، افکار عموم را برای پذیرش اینکه این حادثه، توسط مسلمانان به اصطلاح تروریست رخ خواهد داد، آماده می کنند تا در زمان وقوع حادثه، با حمایت کامل مردم فریب خورده مواجه گردند.
البته ما سعی کردیم از میان تصاویر مشابه بسیار در فیلمهای مختلف، به گلچینی بسنده کنیم.
ادامه مطلب ...این مقاله گذری است بر مسئلهای به نام قربانی انسان.
مقاله قربانی انسان در آئین راز آلود (شیطان پرستی)
بسم الله الرحمن الرحیم
بازی بسیار جذابی که مخاطب رو به شدت دچار اعتیاد می کنه من خودم قبل از خوندن این مقاله و اطلاع از عقاید ماسونی چند سال پیش به این بازی اعتیاد پیدا کرده بودم وقتی مطالبی در رابطه با عقاید و اهداف این بازی خوندم واقعا شوکه شدم و بر خودم لازم دونستم این مطلب رو انتشار بدم .صهیونیسم با سلطه بر صنعت سینما ،موسیقی ، بازی های رایانه ای و دیگر ابزارهای رسانه ای سعی در عملی کردن اهداف شیطانی و پلید خود دارد که ما به گوشه ای از آنها می پردازیم .
یکی دیگر از مهمترین نکات صهیونیستی این بازی، جریان نقشه بازی است که اولین هدف بازی "Memphis" واقع در کشور مصر می باشد و در پی آن تسلط بر مرکز "Tyre" که واقع در فلسطین و لبنان فعلی است که اگر بخواهیم هدف بازی یعنی جریان یهودی سازی بازی را در نظر داشته باشیم، می بینیم دقیقا ...
ادامه مطلب ...خدایا بما کمک کن تا در کار هایمان ثابت قدم باشیم و در حل مشکلاتمان آسوده
از شوق خواندن نظرت اشک میریزم پس حسابی گریه ام را در بیاور
¸¸ . . . ¸,.,¸.
. . . . ¸,’ ¸,. . ¸ `-,”~-~’,¸,.¹-~-._¸,.سلام
. . . . ) . ‘”¨ . .):. .`-,;:.`,’;;‘¸,.¹¯¸¸,.-
. . .,-’ , , , , ,-‘;:.. . .`-¸;:.`,’--~’`,¯-.,¸_,
. . (. ,•¸,-~’¨|;;;::.. .. . “-,;:/,`,-~-~¬¯. . . . . . .¸,..,¸ . . . . .¸,.-~--.¸_
. . . ¨`” . . . .|;;;:::.. . .. . ¯¯`*¬~---~~¬¬”``~-,;:;;`”~--~”:;;::,-“’’``¯¨`
. . . . . . . . . \;;;::… . … ,.. بازم بیا به وبلاگم .. .... ¨`-,;;:;;::;;::;:;:`¬~-.¸
'``````````````/;;;:;::… ,, ..:;, :… ,, .. :;,:;,. . ., ¸ . . . .`,;;:;:::;:;:;;-~”`¨
, . . . . . . . .|;;::;:... .:; .:;;¸ . . ,, ..:;,, .. :. . ..:’ .. . . |;;::;;:;:;;”-~¬~-.,¸.-~’
. . . . . . . . . \;;::.. . `` .:;;;, . . . ,, ..:;, :… ,, .. :. . . . ,’`”~-,;;:;:;;.¸.,~--“`¨
. . . . . .¸.-~¬”`,-‘;:. . ..:;;::... .. .. . .. ... ..:;;. . . . .,’ . . . .`”*”`¯
. . . . . l’:,~-¬`;;:¸.-~¬”```”¬~--~¬, ..:;;¸-‘¨¯`\;:.. ./
. … . . |`|/`”,-‘¯ . . . . . . . . . . . . .`,.::;;\ . . . `,;:.\
. . . . . .l,/`/,.¸ . .با این اسب بیا . . . . ).::;;\ . . . .`¸;:`,
. . . . . ./ (-.¸ ) . که زودتر برسی ..-“.:,-“’ . .
خداوند برای هدایت انسان ها پیامبرانی فرستاد تا شاید بیاندیشند، بیاندیشند که خداوند چگونه آفرید آسمان ها و زمین را.
بیاندیشند در آفرینش و پی به وجود خدا ببرند ...
اما متاسفانه می بینیم که دستان شیطان ـ استعمار گران ـ به واسطه ی اطاعت از سرور خود شیطان رجیم با ساختن ادیان ساختگی و جعلی سعی در انحراف و فروپاشی ادیان توحیدی دارند.
به امید نابودی فرقه های دروغین
اگر وقت حوصله دارید ادامه ی این مطلب در مورد شیطان پرستی بسیار موشکافانه عمل شده
دختر نوجوان روسی به دست شیطان پرستان به قتل رسیدو سپس خورده شد.
به گزارش
براساس این گزارش، دو جوان 20 ساله روسی با هویت مشخص به اتهام کشتن و خوردن یک دختر نوجوان به نام کارینا باردوچیان، 16ساله از سوی پلیس دستگیر و به حبس ابد محکوم شدند.
دوست این دختر 16ساله در این ربطه گفت: "ما در مهمانی این دو پسر جوان شرکت کرده بودیم. آنجا بود که یکی از متهمان از کارینا خواستگاری کرد، اما نمیدانم چه اتفاقی افتاد که همان شب صدایی از خانه به گوش رسید، اما من که برای بررسی به طبقه بالا رفتم، متوجه چیز غیرعادی نشدم ".
این دختر نوجوان خاطرنشان کرد: "روز بعد هنگامی که به خانه آمدم این دو جوان یک غذای گوشتی همراه با سیبزمینی سرخ کرده به من دادند، اما من متوجه نشدم غذای مذکور از گوشت کارینا تهیه شده است ".
این دو جوان پس از دستگیری در دادگاه به جرم خود اعتراف کرده و گفتند: "مابقی جسد قربانی را در باغچه حیاط منزلشان دفن کردیم و از شدت گرسنگی و تشنگی اقدام به کشتن و خوردن گوشت بدن کارینا نمودیم ".
رسیدگی به این پرونده ادامه دارد و احتمال زیاد حبس ابد در انتظار این دو نفر است.
حتماْ یک نگاهی به صفحه ی بعد بیاندازید و برای دلخوشی منم که شده نظر دهید
شیطان پرستی چیست؟
شیطان پرستی در تاریخ دارای قدمت قابل توجهی است و از آنجا که شیطان وعده انحراف انسان ها را تعقیب می کند از فاصله زمانی بسیار دور تاریخی شاهد شکل گیری این انحراف وسیع فکری هستیم.
به طور کلی در یونان باستان مساله شرپرستی، در فرهنگ عبرانی مامور بودن شیطان به آزمایش الهی و در شاخه هایی از تصوف تقدیس ابلیس از جلوه های شیطان پرستی در تاریخ است که کماکان نیز به صورت پراکنده ادامه دارد.
شیطان سازی، شیطان بزرگ
در دهه ۱۹۶۰ میلادی در آمریکا، شاهد شکل گیری بسیاری از فرقه های انحرافی هستیم که روند و روال آن توسط جاسوسان سازمان cia مدیریت و هدایت می شود.
در این رابطه آنتوان لاوی با همکاری یکی از ماموران برجسته در امور فرهنگی و اجتماعی سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا شیطان پرستی را همزمان با سایر گروه های انحرافی نظیر «رپ»، «هیپیسم» و ... پایه گذاری کرد.
البته باید یادآور شدکه روند حمایت سازمان های جاسوسی آمریکا از گروه های مخرب فرهنگی تاکنون و به صورت مستمر ادامه دارد.
لاوی شیطان مدرن آمریکایی که دارای سوابق چندان روشنی نیست، در فاصله کوتاهی به تدوین مرامنامه ای برای خود پرداخت و با استفاده از آموزه های عبرانی در مسیحیت و گردآوری برخی از اطلاعات فرقه ای و مذهبی از سایر نگرش های اسطوره ای، فلسفی و بعضاً اعتقادی، شیطان پرستی مدرن را پایه گذاری کرد.
شیطان پرست آمریکایی که خود را دست خالی احساس می کرد، چنین ادعا کرد که شیطان پرستی سابقه تاریخی در یونان باستان و دوره رنسانس اروپا دارد و او ادامه دهنده همان جریان انحرافی است.
(حال آن که چیزی که وی خلق کرده بود در بسیاری از موارد هیچ گونه ارتباطی با هویت اصلی شیطان پرستی در تاریخ نداشت).
مکتب انحرافی لاوی بعداً به دو شاخه الف) بی خدایی و ب) شیطان پرستی تبدیل شد.
جریان بی خدایی در شیطان پرستی معتقد است هیچ چیز مقدس و قابل پرستش وجود ندارد، در صورتی که شیطان پرستان، شیطان را مقدس پنداشته و او را ستایش می کنند.
ویژگی های شیطان پرستی
ویژگی هایی که فرقه آنتوان لاوی حائز آن است به شرح ذیل است:
۱) پرستش شیطان در برابر خداوند برای ستیزه جویی با مظاهر نیکی و پاکی.
۲)کسب قدرت از شیطان با استمرار انجام امور وحشیانه و جنایات مختلف.
۳)ترویج خشونت و وحشت در جامعه.
۴)ترویج و تبلیغ پوچ گرایی و کاهش میل به زندگی.
۵)توهین به مقدسات و ستیزه جویی با مسیحیت در درجه اول و سپس با تمامی ادیان الهی.
۶) مخالفت با تمام مظاهر و نمادهایی که حاوی اصول اخلاقی و احکام الهی باشد.
پیروان فرقه لاوی در همین رابطه و در پی اجرای فرامین ضد انسانی و بسیار کثیف «انجیل شیطان» (کتاب کلیسای شیطان) برخی از امور ذیل را به مرحله اجرا در آوردند:
۱) ترویج و استفاده جنون آمیز از موسیقی خشن متالیک و راک و گسترش روز افزون آن در سایر کشورهای جهان.
۲) استفاده و تشویق سایر اقشار به ویژه جوانان به استفاده از مشروبات الکلی و قرص های مخدر شیمیایی و روان گردان ها.
۳) ارتکاب به قتل به ویژه نسبت به نوزادان (با توجه به اینکه در آموزه های شیطان پرستی مدرن کودک خواری و تقدیم خون کودکان معصوم به شیطان باعث قدرت بیش از پیش شیطان پرست می شود).
۴) برپایی جشن های زیر زمینی و پایکوبی های چند ساعته که همراه با بسیاری از انحرافات دیگر، انسان ها را تبدیل به حیواناتی می کند که در محوطه ای بسته به دنبال انواع تجاوز به روح انسانی خود هستند.
۵) انجام تجاوزهای جنسی نسبت به کودکان خردسال در آمریکا، انگلیس و سایر کشورهای غربی که هم اکنون به یکی از معضلات بسیار جدی این کشورها تبدیل شده است.
۶)توهین های گسترده و سازمان دهی شده به نماد کلیسا و روحانیت مسیحی در غرب که از نمونه های آن فحاشی و پاره کردن صفحات انجیل در حضور بیش از چند هزار نفر تماشاچی یکی از کنسرت های شیطان پرستی می باشد.
۷) ایجاد و گسترش شبکه فعالیت های مجازی در چارچوب ایجاد سایت، وبلاگ، خبر نامه الکترونیکی و تالارهای گفت وگو.
۸) تبلیغ تجاوز جنسی و ارتباط های غیر اخلاقی اعضای خانواده ها نسبت به یکدیگر که یکی از فجیع ترین اقدامات ویرانگر گروه های شیطان پرست به شمار می آید.
مجموعه این اقدامات حیوانی به علاوه تشکیل کمپانی های ثروتمند تجارت فحشا با کمک پنهان صهیونیسم بین الملل با مدیریت اجرای گروه های شیطان پرستی، این جریان فاسد را به یکی از منفورترین فرقه ها در افکار عمومی غربیان تبدیل کرد.
گروه های شیطان پرست پس از تقدس زدایی و توهین به مقدسات مسیحی، با حمایت بی دریغ رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا رهسپار برخی از کشورهای اسلامی از جمله ایران شدند.
● عوامل ورود این جریان به ایران
برخی از مهمترین عوامل ورود جریان شیطان پرستی به ایران به صورت اختصار به شرح ذیل است:
۱)فعالیت گروه های شیطان پرستی در فضای اینترنت فارسی از طریق ایجاد وبلاگ و خبرنامه های الکترونیکی.
۲) چاپ کتاب های موسیقی متالیکا و راک با مجوز وزارت ارشاد دولت های پیشین و رواج یافتن کنسرت های موسیقی این گروه ها.
۳)مدگرایی جوانان وفروش نمادهای شیطان پرستی در پیاده رو خیابان های بزرگ.
۴) محافل شبانه نیز محل بروز تخیلات خام برخی جوانان ناآگاه ایرانی بود که با اندک اطلاعاتی تصور خام خود از شیطان پرستی را به نمایش می گذاشتند.
با تمامی این توضیحات بسیار بعید به نظر می رسد که حتی تاکنون شمار زیادی در سراسر کشور به این جریان فاسد فکری پیوسته باشند.
برخی از آمارهای بدست آمده نشان می دهد که گردانندگان فرقه شیطان پرستی در ایران قصد دارند با فضا سازی های کمی، تصویری به مراتب گسترده تر از واقعیت را به نمایش بگذارند.
در هر حال برخی از شیوه های مهار و کنترل که در راستای ایمنی سازی می تواند مورد توجه عموم مردم و مسوولان کشور در ارتباط با این فرقه قرار بگیرد به قرار زیر است:
۱)اطلاع رسانی صحیح توسط کارشناسان امر به خانواده ها و مربیان و معلمین مدارس کشور جهت حفظ هوشیاری و تعامل با نوجوانان و جوانان
۲)اطلاع رسانی در خصوص معایب عمده مدگرایی و آثار تخریبی آن به ویژه برای اقشار سنی جوان کشور
۳)تقویت باورهای مذهبی و ترویج الگوهای سازنده مذهبی و ملی برای جایگزین شدن آنان با اسطوره های فاسد غربی
۴) نظارت بر فیلم های وارداتی و بازی های رایانه ای که بعضاً حاوی نمادهای گروه های شیطان پرستی هستند.
۵) انتشار و در معرض دسترس عموم قراردادن دیدگاه های افرادی که در اثر عضویت و ارتباط با فرقه هایی از این دست، دچار آسیب های فراوان جسمی و روانی شده اند.
ادامه ی این مطلب برگرفته از سایت صدای شیعه میباشد
ادامه مطلب ...
شیطان و خدا [Le Diable et le Bon Dieu]. نمایشنامهای در سه پرده و یازده مجلس، از ژان پل سارتر (1) (1905-1980)، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، که نخستین بار در 7 ژوئن 1951 در «تئاتر آنتوان» (2) به روی صحنه آمد و در همان سال به صورت کتاب منتشر شد. موضوع این نمایشنامه سرگذشت دردناک مردی است که میخواهد آزادانه اول «بدی» را و سپس «خوبی» را انتخاب کند بنابراین نخست شیطان و سپس خدا را سرمشق خود قرار میدهد. اما بیهودگی این انتخاب را درمییابد. زیرا کاری عبث است که در انزوا و به دور از اجتماع بشری صورت میگیرد. صحنه وقایع در آلمان دوره رنسانس است که در آن زمینداران با زمینداران و روستائیان با زمینداران میجنگند. گوتس (3)، سردار جنگ، که فرزند حرامزاده مادری از طبقه اشراف و پدری از طبقه دهقان است، نخست تصمیم گرفته است که بدی کند؛ دست به غارت میزند و میجنگد و به یارانش خیانت میکند. ولی سرانجام بدی به نظرش یکنواخت میآید و از اینکه همواره باید رذالتهای تازهای ابداع کند خسته میشود. در رویارویی با کشیشی به نام هاینریش (4) تصمیم میگیرد که از این پس خوبی کند و مرد مقدسی شود. اما انگیزه او عشق به بشر نیست، بلکه میل رسیدن به جایگاه است. با انتخاب «خوبی» میخواهد خود را مأمور اجرای مقاصد الهی سازد و بدینگونه، از جبر زندگی بشری بگریزد. زمینهایش را به روستاییان میبخشد و این بخشش باعث میشود که سایر روستاییان در برابر اربابان خود قیام کنند و در خطر نابودی قرار گیرند، زیرا توانایی کافی برای چنین پیکاری ندارند. اما گوتس به عواقب عمل خود اهمیت نمیدهد و فقط در اندیشه عظمت نقشه خودش است. یک اجتماع نمونه به نام «شهر آفتاب» تشکیل میدهد که قانون آن عشق است، ولی عشقی با مصرف داخلی که اعتنایی به رنجهای انسانهای دیگر ندارد. میان روستائیان و زمینداران جنگ درمیگیرد، اما «شهر آفتاب» که خشونت را مردود میداند زیر بار جنگ نمیرود و میخواهد بیطرف بماند. شورشیان «شهر آفتاب» را آتش میزنند و گوتس که از پیوستن به آنها سرپیچیده است، منفور و ملعون همه میشود. تقدس او حاصلی جز مرگ و ویرانی در پیرامونش به بار نمیآورد. گوتس درمییابد که «عمل» مثبتی انجام نداده، بلکه فقط حرکاتی کرده است. آنگاه از آرمان رستگاری فردی چشم میپوشد و به درخواست ناستی (5)، رهبر شورشیان، فرماندهی سپاه روستاییان را در جنگ با زمینداران به دست میگیرد. سارتر، با آفرینش شخصیت گوتس، مردی را نشان میدهد که «میخواهد در خوبی یا در بدی به مطلق برسد، اما جز کشتن انسانها نتیجه دیگری نمیگیرد.» گوتس به عمل واقعی دست نمییابد، زیرا با مبارزه تودههای مردم بیگانه است. فقط پس از اینکه مطلق را نفی میکند و رفتار خود را سراپا دگرگون میسازد، راه «عمل» را مییابد که دگرگونکننده واقعی جهان است. آنگاه میتواند بگوید: «مطلقی وجود ندارد. فقط انسانها هستند و دیگر هیچ.»
صهیونیسم و شیطانیسم
در این فصل به رابطه میان صهیونیسم و یهودیت و ارتباط آن با شکلگیری و دوام شیطانیسم میپردازیم . لازم به ذکر است که متون دینی یهود و عمدهترین عامل ایجاد این نحله فاسد فلسفی و فرهنگی (بخوانید ضدفرهنگی) بوده است .
1. متون
از منظر یهودی و نقش آنها در شکلگیری شیطانپرستی چند نکته ذیل قابل توجه است .
1ـ1 براساس آموزههای یهودی و عبرانی شیطان نه یک موجود بد ، بلکه یک فرشته خادم برای آزمایش انسانها است .
2ـ1 در مکاشفات نیز به عدد 666 عدد مقدس شیطانپرستان اشاراتی شده و آن عدد وحش توصیف شده است که باید شمرده شود .
3ـ1 خواهناخواه متون یهودی منبع برداشت برای مسیحیان نیز قلمداد میشوند و نگاه خاصی یهودیت به شیطان تاثیرات فراوانی را بر مسیحیت داشته است .
2. تصوف یهودی (کابالا)
کابالا یا قبالا یا همان تصوف یهودی آئینی است که به نوع خاصی از ریاضت های شیطانی یهودیت دلالت دارد . برابر نظریات کارشناسان ملل و نحل این فرقه تحت تاثیر عرفان و تصوف اسلامی در اثر همنشینی مسلمانان آندلس با برخی از یهودیان تشکیل شده است . کابالا بخش رمزآلود و بسیار سری دین یهودی طی 500 سال اخیر محسوب شده و عمده تحولات جهان توسط کابالیستها دنبال میشود .
کریستف کلمب و همکارانش همگی کابالیست بودند و از فنون جادوگری کابلایی و منجمان آن در راه پیدا کردن قاره آمریکا بهرهبرداری نمودند . کابالا عمیقا بر برخی باورهای خرافی همچون جادوگری استوار است و رسماً برای آن تقدس قائل است و این عمدهترین نقطه اشتراک شیطانپرستی در گذشته و حال با شیطانپرستی است . هماکنون اصطلاح کابالا وصفکننده تمرین آئین و دانش محرمانه یهود است .
مهمترین منابع و کتب کابالیستی که به عنوان ستون فقرات و پایه اصلی آئین کابالا درآمدند ، شامل مجموعه کتب عبری " بهیر " (به معنای کتاب روشنایی) و " هیچالوت " (به معنای کاخها) میشوند که به قرن اول میلادی بازمیگردند . نهایتاً در قرن سیزدهم میلادی کتاب " زوهار " نوشت شد که تفکر و شکل کنونی " آئین کابالا " را تشکیل داد . دکتر " عبدا... شهبازی " نویسنده مجموعه کتابهای زرسالاران یهودی و پارسی و متخصص تاریخ ، در پایگاه خود درباره فرقه کابالا مقاله جامعی دارد و دیدگاههای وی با آنچه در دانشنامه ویکی پدیا آمدهاست ، متفاوت است .
شهبازی در قسمت نخست مقاله خود درباره تعریف کابالا مینویسد : " کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق میشود و تلفظ اروپایی " کباله " عبری است به معنی " قدیمی " و " کهن " . " این واژه به شکل " قباله " برای ما آشناست . پیروان آئین کابالا یا کابالیستها این مکتب را " دانش سری و پنهان " خاخامهای یهودی میخوانند و برای آن پیشینهای کهن قائلاند .
برای نمونه ، مادام بلاواتسکی رهبر فرقه تئوسوفی ، مدعی است که کابالا (قباله) در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران ، آدم و نوح و ابراهیم و موسی نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم بنیاسرائیل بود . به ادعای بلاواتسکی ، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیتهای مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره ، دانش خود را از این کتاب گرفتهاند . مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی ، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون را از پیروان آئین کابالا میداند .
شهبازی در رد این ادعا میگوید : " این ادعا نه تنها پذیرفتنی نیست بلکه برای تصوف یهودی ، به عنوان " یک مکتب مستقل فکری " پیشینه جدی نمیتواند یافت . " شهبازی دیرینه مکتب کابالا را به اوایل سده سیزدهم میلادی محدود کرده و ماقبل آن را گرتهبرداری یهودیان از مکتب فیلو اسکندرانی در فرهنگ هلنی و فلسفه یونانی و کپیبرداری از آموزههای عرفانی مکتب اسلام میداند . وی در قسمت دوم مقاله خود مینویسد : " سرآغاز طریقت کابالا به اوایل سده سیزدهم میلادی و به اسحاق کور (1160 ـ 1235 م) میرسد .
او در بندر ناربون (جنوب فرانسه) میزیست و برخی نظرات عرفانی بیان میداشت . " وی در جایی از قسمت اول مقاله خود درباره گذشته تصوف یهود ، پیش از ظهور کابالا ، مینویسد : " مشارکت یهودیان در نحلههای فکری رازآمیز و عرفانی به فیلواسکندرانی در اوایل سده اول میلادی میرسد . " سپس میافزاید : " در دوران اسلامی نیز چنین است . نحلههای فکری گسترده عرفانی رازآمیز که در فضای فرهنگ اسلامی پدید شد بر یهودیان نیز تاثیر گذارد و برخی متفکرین یهودی آشنا با مباحث عرفانی پدید شدند که مهمترین آنان ابویوسف یعقوب اسحاق القرقسانی (سده چهارم هجری / دهم میلادی) است . "
شهبازی درباره نمونه تاثیرات فرهنگ اسلامی بر تصوف یهود مینویسد : " بسیاری از مفاهیم آن [کابالا] شکل عبری مفاهیم رایج رد فلسفه و عرفان اسلامی است . در واقع اندیشهپردازان مکتب کابالا ، به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی ، به اقتباس از متون مفصل عرفان اسلامی دست زدند و با تاویلهای خود به آن روح و صبغه یهودی دادند . این کاری است که یهودیان در شاخههای متنوع علوم و دانش انجام دادند .
برای نمونه باید به مفاهیم " هوخمه " (حکمت) ، " کدش " (قدس) ، " نفش " (نفس) ، " نفش مدبرت " (نفس مدبره) ، " نفش سیخلت " (نفس عاقله) ، " نفش حی " (نفس حیاتبخش) ، " روح " و ... در کابالا اشاره کرد . مکتب کابالا نیز به دو بخش " حکمت نظری " و " حکمت علمی " تقسیم میشود . در تصوف کابالا بحثهای مفصلی درباره خداوند و خلقت وجود دارد که مشابه عرفان اسلامی است به ویژه در تاریک فراوان آن بر مفهوم " نور " و مراحل تجلی آن . " این استاد تاریخ در انتهای بحث خود میافزاید : " آنچه از زاویه تحلیل سیاسی حائزاهمیت است ، " شیطانشناسی " و " پیام مسیحایی " این مکتب است و دقیقاً این مفاهیم است که کابالا را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی معنادار میکند . "
مناسک جنسی در فرقه کابالا
مسئله دیگری که در فرقه کابالا حائز اهمیت است مناسک جنسی این فرقه است که از نیمه سده هجدهم و براساس آموزههای فری به نام یعقوب بن یهودا لیب ، که با نام یاکوب فرانک (1719 ـ 1726) شهرت دارد ، ظهور کرد . یاکوب فرانک شاخه " فرانکسیت " فرقه کابالا را بر بنیاد میراث شاخههای متعلق به " شابتای زوی " و " ناتان غزهای " بنا نهاد .
وی که به یک خانواده بنا نهاد . وی که به یک خانواده ثروتمند تاجر و پیمانکار یهودی ساکن اوکراین تعلق داشت و همسرش نیز از یک خانواده ثروتمند تاجر بود ، در جوانب به طریقت کابالا جذب شد ، کتاب " ظُهَر " (Zohare) (کتابی که موسیبن شم تاولئونی در سالهای 1280 ـ 1286 میلادی نوشت و با تدوین این کتاب ، تصوف رازامیز کابالا به صورت یک نظام فکری و عملی سازمانسافته و منسجم درآمد و شکل نهایی یافت) را خواند و به عضویت شاخه شابتایزوی درآمد .
در دسامبر 1755 فرانک از سوی سران فرقه دونمه برای تصدی ریاست این فرقه در لهستان به همراه دو خاخام راهی زادگاه خود شد . فرانک در راس فرقه شابتای در پودولیا قرار گرفت ولی کمی بعد ، در ژانویه 1756 کارش به رسوایی کشید . زمانی که فرانک و پیروانش در یک خانه در بسته مشغول اجرای مناسک جنسی مرسوم در فرقه شابتای بودند ، به علت باز شدن تصادفی پنجرهها ، مردم مطلع شدند و ... . یکی از مواردی که توانسته از کابالا به شیطانپرستی راه یابد نماد " پنتاگرام " یا ستاره پنج پر است که در بخش بعدی اشاره بدان خواهد شد .
این نماد به مثابه ابزاری برای جادوگران کابالیست مورد استفاده قرار میگرفته . همچنین شنیدنی است که بخش عمدهای از بازیگران و خوانندگان فحشا محور جهان همچون " مدونا " کابالیست میباشند .
" مدونا " سال 2005 رسما عضویتش را در گروه های کابالا اعلام کرد و نام یهودی " استر " را بر خود نهاد. نقطه دیگر اشتراک کابالا با شیطانپرستی دیدگاه جنسی این دوست که در هر دو نحله فاسد لذت جنسی در اولویت قرار دارد . بنیانگذاران کابالا همان افرادی هستند که سپس نهضتی !!! را با عنوان " پرستش زنان " تشکیل دادند که میتوان به صراحت آن را یک جریان شهوتمحور خطاب کرد .
این گروه جریانی را در ادامه بنا نهاد تا رابطه جنسی نه به مثابه یک عمل برای تداوم نسل بلکه در راستای هدف انسان در زندگی به آن نگاه شود . برخی از کارشناسان بر این باورند که کابالیستها ذائقه جنسی مردان و زنان را در سراسر عالم مورد دستخوش تغییر و تحول به سمت توحش قرار دادهاند ، مانند تغییر جنسیت " مایکل جکسون " و ... . اگرچه ذکر سایر توضیحات مناسب این نوشتار ارزیابی نمی شود لکن یادآوری این نکته ضروری است که یهودیان و صهیونیستها به شدت از سخن راندن در باب کابالا پرهیز دارند و امروز تنها یک کتاب فارسی در این خصوص قابل دسترسی بوده و در صفحات مقالات اینترنتی نیز تا دو سال قبل به جز " کابالا شدن مدونا " خبری در دسترس عموم قرار نداشت .
3. نمادها
در بررسی نمادهای متعلق به شیطانپرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است . در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر ، گردنبند ، تصاویر بر روی دستبندها ، پیراهن ، شلوار ، کفش ، ادکلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار میگیرد :
اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطانگرایی به همراه دایره حذف کنیم ، آن وقت یک ستاره پنجضلعی بر جای میماند که همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی میماند . اگر خوانندگان محترم با یاد داشته باشند این همان ابزاری است که در نجوم کابالایی مورد استفاده قرار می گرفت و انواع آن در علائم شیطانپرستی دیده میشود .
این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینکه انواع آن گاه پنجضلعی وارونه (inverted pentagram ) یا دیو (Baphomet ) و به شکل در میان نمادهای شیطانپرستان به چشم میخورد .
لازم به یادآوری است که برخی از شیطانگرایان محدوده جغرافیایی " تحت سلطه " این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطانگرایی را در نقشه ذیل توصیف مینمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا) درمیان پنتاگراهای قبلی تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی ، به این معناست که مسیحیان معتقدند که مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره میدانند این آرم را انتخاب کردهاند .
ادامه دارد...
دانشمند بزرگ مصرى ((محمد فرید وجدى )) در کتاب دائرة المعارف خود نوشته است : در جزیره ((مرتیبک )) طایفه اى بودند به نام ((اتباع خناس )). آنها شیطان پرست بودند. در آن جا کوهى بود که به سبب آتشفشانى بیست هزار نفر از بین رفتند. از جمله کسانى که نجات یافتند، همین شیطان پرستان بودند.
از آن پس ((معبد)) خود را از آن جا به نیویورک برده ، به طور مخفى و براى اینکه کسى آنها نشناسد - که شیطان پرست هستند در آن جا زندگى مى کنند، تا این که ((اسعد افندى )) مالکى با یکى از رؤ ساى آنها دوست شد و به هر وسیله بود به ((معبد)) آنها رفت و گفت : در آن جا مجسمه شیطانى به رنگ سرخ و داراى دو شاخ و دم طولانى بود که همانند افعى غضب ناک به نظر مى رسید. شیطان پرستان در اواخر شب مشغول عبادت ابلیس مى شدند. ((افندى )) مى گوید: در همان شب که من داخل ((معبد)) آنها راه یافته بودم زنى مى خواست به دین آنها در آید. (من در آن هنگام بسیار ناراحت بودم که چطور زن ها را به دام خود مى اندازند).
خلاصه ، زن نزدیک ((مطران )) رئیس شیطان پرستان آمد. او به زن دستور داد به نماز ایستد و به رکوع رود. زن رکوع کرد. بعد به او گفت : دست ها را بلند کند، سپس ((مطران )) به زن چیزهایى تلقین کرد که از کفر ابلیس هم بدتر بود. ایشان در نماز خود خطاب به مجسمه شیطان کرده و مى گوید: اى نور! به احترام و محبت خودت وجود ما را نگه دارى کن ؛ چون تو خلاصه و چکیده صلح و صلاحى . تو اى ابلیس ! نور ابدى هستى ، روح و جسم من در اختیار تو است !
از یکى شان پرسیدم : چه معنى دارد که شما شیطان را پرستش مى کنید و او را خداى خود مى دانید؟!
گفت : به جهت آن که ما از عبادت ابلیس لذت مى بریم ، ولى از عبادت خالق منان ، آن لذت را نمى بریم .
وقتى قانون و کتب دینى و آسمانى خدا را مى خوانیم ، همه اش ترس و خوف از آخرت است ، انسان را از هر چه که لذت و کیف دارد باز داشته ، لذا دلهاى ما به سوى آنها گرایش ندارد و از عبادت خدا لذت نمى بریم . اما شیطان عکس او است ؛ زیرا تمام چیزهایى را که حرام است ، تمام لذتها و اموال و محارم و شهوات را براى ما مباح و حلال کرده ، ما هر چه را دوست داریم و میل ما مى کشد جایز دانسته ، پس عبادت شیطان را بر عبادت خداى رحمان مقدم داشتیم .(449)